دانلود نمونه سوالات تستی و تشریحی آیین نامه راهنمایی و رانندگی+جزوات قیمت: 6000 تومان ![]() مجموعه آموزشی و نمونه سوالات آزمون آئین نامه راهنمایی و رانندگیآیا حجم کتاب آیین نامه راهنمایی و رانندگی برای شما زیاد است ؟آیا فرصت کافی برای خواندن کتاب ندارید ؟ محتویات این مجموعه :
مجموعه آموزشی و تستهای آزمون آیین نامه راهنمایی و رانندگی ، مناسب چه افرادی است؟ توضیحات تکمیلی : تصمیم خود را بگیرید و در خود تحول ایجاد کنید |
دانلود نمونه سوالات آیین نامه راهنمایی و رانندگی بی سوادی قیمت: 2000 تومان ![]() مژده به شرکت کنندگان آزمون بیسوادی گواهینامه رانندگی برای اولین بار در ایران دانلود کاملترین نمونه سوالات آیین نامه راهنمایی و رانندگی آزمون بیسوادی رانندگی محتویات این مجموعه : ۱: فایل سوالات و پاسخنامه این آزمون ۲: آشنایی با نحوه ی گرفتن آزمون ۵: آشنایی با سوالاتی که بصورت شفاهی از شما پرسیده خواهد شد ۳: آشنایی با مفاهیم رنگ ها، شکل ها و تابلوها ![]() این مجموعه حاصل مشورت با مربیان خوب آموزش رانندگی و استفاده از تجربیات شرکت کنندگان در آزمون بی سوادی گواهینامه راهنمایی و رانندگی برای شما تهیه شده است ![]() در کوتاهترین زمان ممکن مطالعه نموده و موفق شوید |
ممکنه بخوای با دخترم ازدواج کنی؟امکانش هست مرد جوون : ببخشین آقا ،می تونم بپرسم ساعت چنده ؟
پیرمرد : معلومه که نه !
جوون : ولی چرا ؟ ! مثلا" اگه ساعت روبه من بگی چی ازدست میدی؟!
پیرمرد: ممکنه ضررکنم اگه ساعت رو به تو بگم !
جوون: میشه بگی چطورهمچین چیزی ممکنه ؟ !
پیرمرد: ببین ... اگه من ساعت روبه توبگم ،ممکنه تو تشکرکنی وفردا هم بخوای دوباره ساعت روازمن بپرسی !
جوون: کاملا"امکانش هست !
پیرمرد : ممکنه ما دوسه باردیگه هم همدیگه روملاقات کنیم وتواسم وآدرس من روبپرسی !
جوون : کاملا" امکان داره !
پیرمرد : یه روز ممکنه تو بیای به خونه ی من و بگی که فقط داشتی از اینجا رد میشدی و اومدی که یه سر به من بزنی! بعد من ممکنه از روی تعارف تو رو به یه فنجون چایی دعوت کنم ! بعد از این دعوت من ، ممکنه توبازم برای خوردن چایی بیای خونه ی من و بپرسی که این چایی رو کی درست کرده ؟ !
جوون : ممکنه !
پیرمرد : بعد من بهت میگم که این چایی رو دخترم درست کرده ! بعد من مجبور میشم دختر خوشگل و جوونم رو بهت معرفی کنم و تو هم دختر من رو می پسندی !
مرد جوون : لبخند میزنه !
پیرمرد : بعد تو سعی می کنی که بارها و بارها دختر من رو ملاقات کنی ! ممکنه دختر من رو به سینما دعوت کنی و با همدیگه بیرون برید !
مرد جوون : لبخند میزنه !
پیرمرد: بعد ممکنه دختر من کم کم ازتوخوشش بیاد وچشم انتظارتو بشه ! بعد از ملاقاتهای متوالی ، تو عاشق دختر من میشی و بهش پیشنهاد ازدواج می کنی !
مرد جوون : لبخند میزنه !
پیرمرد : بعد از یه مدت ، یه روز شما دو تا میاین پیش من و از عشقتون برای من تعریف می کنین و از من اجازه برای ازدواج میخواین !
مرد جوون در حال لبخند : اوه بله !
پیرمرد با عصبانیت : مردک ابله ! من هیچوقت دخترم رو به ازدواج یکی مثل تو که حتی یه ساعت مچی هم از خودش نداره در نمیارم ! ! !
شیری گرسنه از میان تپههای کوهستان بیرون پرید و گاوی را از پای درآورد. سپس در حالی که شکمی از غذا درمی آورد، هر ازگاهی یکبار سرش را بالا می گرفت و مستانه نعره می کشید. صیادی که در آن حوالی در جستجوی شکار بود صدای نعره های مستانه شیر را شنید و پس از ردیابی با گلوله ای آن را از پای درآورد.
هنگامی که مست پیروزی هستیم بهتر است دهانمان را بسته نگه داریم.
غرور، منجلاب موفقیت است.
موفقیت برای اشخاص کم ظرفیت مقدمه گستاخی است!