داشتم با کامپیوتر مثل همه روزهای قبل کار می کردم که کم کم متوجه شدم سرعتش کند شده و ویندوز دیر به دیر بالا می اید راستش را بخواهید شما که غریبه نیستید من مهندس کامپیوتر نیستم یک چیزهایی
یاد گرفتم مثل دکترهای تجربی ممکنه با کامپیوار ور برم بزنم از اون چیزی که
هست خرابترش کنم و به قول بپه ها بدسکتور بگیره یعنی یک درد بی درمان مثل
درد جدایی از عشق یا اینکه خوب بشود اگر خوب شد شانسی درست شد چون براساس
پایه علمی مهندسی این کار انجام نشد و اگر دفعه بعد باز هم همین خرابی در
سیستم انجام بشود نمی توانم درستش کنم چون من شانسی پانسی کامپیوترم را
درست کردم مگر اینکه چندین بار دقیقا همین کار را انجام دهم که بر اثر
تجربه مکرر و زیاد کامپیوترم سالم شود و یاد بگیرم یعنی تجربه بیش از
اندازه که تقریبا در حافظه من در این کله گچی من فرو رفته باشد و بعدش
شما هم من را مهنس صدا می کنید و من هم بادی در غبغب انداخته و می گویم
به به دانشگاه نرفته مهندس صدام می کنند و دوستانم تو دلشان می گویند ای
بابا ما که مهندسیم این همه قیافه نمی گیریم این که مهندس نیست ببین چه
غمزی در می کنه بگذریم یک بار توی خیابان داشتم راه می رفتم یکی از پشت صدا
کرد آقای مهنس من برنگشتم اخه من که مهندس نبودم وقتی 4 بار صدام کرد گفتم
شاید با من باشد برگشتم دیدم اوه او با من کار داره گفتم جانم بفرمایید
گفت پول شما افتاده روی زمین تا بیام بردارم یکی دیگه برداشت گفتم ببخشید
پول مال من هست شما ادامه و منبع از این سایت http://www.armin3d.com