پرواز روح و جدا شدن از جسم به مدت 30 ثانیه ساعت 1 بامداد بود و نیمه روشنایی در اتاقم در طبقه چهارم وجود داشت سکوت همه جا بود نه ادمی نه ماشینی رفت و امد می کرد زمان جنگ بود اخرهای جنگ یک تختخواب روبروی پنجره در اتاقم بود و هوا گرم بود باد ملایمی می وزید تا لباسم را در اوردم خوابم امد رفتم بخوابم وقتی بیدار شدم خودم را 2 تا دیدم یکی در خال بالا رفتن و نزدیک شدن به سقف یکی پایین خیلی از این حالت لذت میبردم که قابل توصیف نیست فکر کردم چرا من 2 تا هستم ایا دارم میمیرم و روح از بدنم داره جدا میشه بله همینطور بود همه چیز اتاق دقیقا همانی بود که در بیداری می دیدم ترس و وخشت نداشتم چون لذتی بود بی نهایت صدایی به من می گفت تو در حال مرگی و این تجربه مرگ هست احساس می کردم در کمتر از 2 ثانیه همه جهان را می توانم ببینم و در نیستی و هیتی قرار دارم برای اینکه مطمین بشم بیدار هستم یا خواب رفتم داخل جسمم و ادامه در این سایت armin3d.com