فاصله سالکده و صفرابسته تا دریا چقدر است؟ چقدر روستاهای زیبا و فراوان
با گلهای قشنگ رودخانه های جاری در شمال داریم روستهای ایران در گیلان
قشنگند این روستاها در گیلان هستند شمال ایران انجا که به دریا هم خیلی
نزدیکه هر روستایی در هر کجای دنیا قشنگی خاص خودش را داره اما واقعا هیچ
کجا در جهان روستای سالکده نمیشه خیلی زیباست از همان اول ورودی دنیایی از
زیبای های طبیعت سرسبز سالکده در استان گیلان را می بینی برای امدن به این
روستا اگر از تهران حرکت کنید به قزوین سپس رشت بعد از ان یک پل قدیمی در
استانه اشرفیه هست که بعد از عبور از ان پل قدیمی رودخانه بزرگ سفید رود و
گذر از پارک ساحلی جنگی استانه اشرفیه به میدان بزرگی میرسید که یکطرف ان
به کمربندی لاهیجان مستقیم به داخل شهر استانه و سمت چپ به کیاشهر می
روید تا کیاشهر http://www.armin3d.com هم 18 کیلومتر راه و فاصله هست 2
کیلومتر تا 3 کیلومتر به طرف کیاشهر حرکت کنید در سمت راست جاده کیاشهر
ورودی سالکده یا صفرابسته هست قبلانها هم یک رودخانه کوچک منتهی به دریا
داشت و عموماً از شهریورماه همه جا پر از آب بود کل روستا چون به فاصله ی
تقریبی ٣ کیلومتری دریاست، آبهای جاری روستاهای بالا دست هم به علت باران
به همین منطقه سرازیر می شد، همه افراد و خانواده قایق داشتند از پاییز
بیشتر کارهای ده با قایق انجام می گرفت عموماً قایق چوبی( لوتکه- لوتکا-
نو) بود معمولاً یک پاروی دستی داشت اگر از یک نفر بیشتر سوار می شدند از
دو پارو استفاده می کرد(ابتدا وانتهای قایق ) پاروها اکثراً از چوب های
معمولی بود وقتی آب همه ی محل را فرا می گرفت قایق ها دم راه پله های چوبی
خانه ها پهلو می گرفتند اکثر خانه ها از طریق جوی کوچک قایق رو به طرف
رودخانه، راه ارتباطی داشتند که مسیر هدایت قایق ها بود. وقتی آبهای حیاط
کم می شد قایق ها در رودخانه ی بزرگتر پهلو می گرفتند و جای هر قایق مشخص
بود اکثراً با یک طناب معمولی یا با زنجیر به چوبی بسته می شد. معمولاً از
قایق های همدیگر استفاده نمی کردند در صورت نیاز به کار گرفته می شد جای
قایق ها کاملاً امن بود. از مسیر رودخانه بازار تا به روستای کنار
جاده ساحل به طول تقریبی ۵ کیلومتر بود کسانی داد وستد برنج داشتند معمولاً
گونی ها۵٠و٣٠ کیلویی بارگیری می کردند بوسیله قایق ها حمل می نمودند و در
روستای کنار ساحل تخلیه می کردند عموماً برنج وکنف و ابریشم به شهر می رفت و
کالاهای اساسی روستا هم از شهر خریداری می شد رودخانه مثل جاده مسیر رفت و
آمد بود چند نفر قایق های بزرگ کرایه ای داشتند، مسافران و مهمانان هم به
وسیله قایق ها جابجا می شدند، وسیله ی نقلیه دیگر اسب بود همه خانواده ها
حداقل یک اسب سواری داشتند چند نفر در ده اسب های کرایه ای داشتند، اسب
وسیله ی نقلیه ی بهار و تابستان بود، مهمانان سرشناس همیشه سواره می آمدند
به احترام آنها قالیچه ای روی اسب می انداختند و اسب ها را خوب تزیین می
کردند.