مهری جون گفت یک کاری بکن مهری به فرشاد گفت بیشتر از این نمی توانم منتظرت باشم سنم داره میره بالا
مهری و فرشاد با هم قراره ازدواج کنند و به زودی به عقد هم در بیایند اما
اینجا یک مشکل دارند پدر مهرداد میگه پسرم باید با خانمش تا 2 سال حداقل
پیش ما زندگی کنند چون من فرزند دیگری ندارم فرشاد هم قبول داره مهری هم
قبول داره اما مادر مهری مخالف هست میگه ممکنه اختلاف بوجود بیاد بهتره از
هم دور باشند دوری و دوستی اینجور حرفها https://www.armin3d.com حالا
این 2 زوج جوان منتظرند ببینند چیکاری میشه کرد جواب تا تا فردا معلوم
میشه در همین سایت ادامه ماجرا فردا دوشنبه باشه؟....