تو از سرزمین شادیها هستی من از سرزمین غمها ما به هم نمیرسیم من پر از روزگار تلخم تو در میان ابرها هستی من زیر زمینم ای پرنده ها ای نزدیکتر از هر چه به روشنایی تو برو سفر به سلامت هرگز به فکر من نباش این قسمت من بود از زندگی یکی باید شمع باشه یکی باید گل باشه تو خوشبخت باش بیاد من نباش شاید یه روری در ان دنیا دست همدیگر رو بگیریم و با هم باشیم عشق من فراموشم کن.....