ماجراهای ملا ذاتا خنده داره دنیا این چه رسم روزگاره خنده داره چگونه گوسفندی که آقا ملا خرید ناگهان به یک نوجوان تبدیل شد؟ روزی در یک بازاری که ملا از انجا عبور می کرد گوسفندی خرید و طناب را به گردن گوسی انداخت و به طرف خانه راه افتاد اما جوانی ان طناب را از گردن گوسفند در اورد و به گردن دوست خودش انداخت و خودش با گوسفند در رفت. در بین راه ملا دید طنابی که بر گردن گوسفند انداخته بود حالا ان بر گردن جوان است و به خرش نگاهی کرد و به ان جوان گفت تو کگر گوسفند نبودی گفت چرا ولی الان اینجوری شدم. www.armin3d.com